ما زنده به آنیم که آرام نگیریم         موجیم، که آسودگی ما عدم ماست!

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم، که آسودگی ما عدم ماست!

یادداشت های فنی، خاطره، آرزوها، آمال، شنیده ها و هر آنچه بشه گفت!
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم         موجیم، که آسودگی ما عدم ماست!

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم، که آسودگی ما عدم ماست!

یادداشت های فنی، خاطره، آرزوها، آمال، شنیده ها و هر آنچه بشه گفت!

چه خبر از شنبه؟؟؟

چند روز اول بعد زلزله به شدت همه اخبار زلزله رو منعکس می کردند و بازار جمع آوری کمک و بذل توجه به ایشان گرم بود...یه چند روزیه هیچ خبری ازشون نشنیدم...چه می کنند تو این گرما؟ آب از کجا میارن می خورن؟ مگه آب انباری هم سالم مونده؟ امکانات بهداشتیشون همونجوری هم بد بود بعد زلزله که خدا داند....

خدا ایشاله بهشون یه توان مضاعف بده....

برای شمبه (شنبه)ای ها

به ( شنبه ) که لرزید

و چشمان معصومانه کودکانش

لرزیده است قسمتی از آسمان من

لرزیده است پاره ای از جسم و جان من

لرزیده است خواب خوش کودکان شعر

آواره اند دسته ای از کفتران من

خوابیده اند در بغل داغ سنگ ها

یک دسته نور سرخ از این کهکشان من

اعصاب خط خط خطی این زمین سرد

پاشیده است مصرع و بیت و زبان من

فایز میان زخم دلت شروه سر بده

تابیت بیت غصه بپاشد نهان من

مرگ کدام پنجره دست ستاره بود؟

لالا بخواب کودک بی آشیان من

تقیه زنگنه( برازجان)

...

 

 

 شهر شنبه ....فروردین 92 بعد زلزله...

باز هم زلزله...باز هم عزا...

زمین جرأت نمیکنه تو ایران یه کش و قوس کوچیک به خودش بده...یه دونه خونه سالم نمونده بود تو شنبه و چاهگاه و درویش و باغان....حالا اول هواگرمی چه مصیبتی باید بکشن...تو اذربایجان اول زمستون میاد تو بوشهر اول تابستون...از این وقت نشناسی زلزله گله دارم... 

امیدوارم مردم همیشه در صحنه کمک کنند و دوباره وطن و بسازند حتی با استخوان خویش....